فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Water Table

ˈwɒtərˈteɪbl̩ ˈwɔːtəˈteɪbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun phrase
    سطح ایستای، سطح آب‌های زیرزمین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد water table

  1. noun level of water
    Synonyms: aquifer, artesian basin, artesian spring, sinkhole, water level

ارجاع به لغت water table

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «water table» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/water table

لغات نزدیک water table

پیشنهاد بهبود معانی